bato-adv
ارز دیجیتال به زبان ساده

تفاوت نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال چیست؟ 

تفاوت نمودار لگاریتمی و حسابی در تحلیل تکنیکال چیست؟ 

درک درست از نوع نمودار مورد استفاده، یکی از اصول بنیادین تحلیل تکنیکال است و می‌تواند تاثیر مستقیمی بر نتایج تحلیل و تصمیمات سرمایه‌گذاری داشته باشد

تاریخ انتشار: ۲۲:۳۴ - ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۴

فرارو- انتخاب میان نمودار حسابی و لگاریتمی یکی از چالش‌های اساسی تحلیلگران تکنیکال است.

به گزارش فرارو؛ هرکدام از این دو نوع نمودار ویژگی‌ها و کاربرد‌های خاص خود را دارند که درک آنها می‌تواند منجر به تحلیل‌های دقیق‌تر و تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تر شود. در این مقاله با زبانی رسمی و روان به بررسی تفاوت‌های این دو نوع نمودار و نحوه انتخاب درست در شرایط مختلف بازار می‌پردازیم. 

نمودار حسابی؛ ساده و مناسب برای تغییرات مطلق قیمت 

نمودار حسابی (Arithmetic Chart) ساده‌ترین و رایج‌ترین نوع نمایش قیمت دارایی‌ها در بازار‌های مالی است. در این مدل، فاصله میان قیمت‌ها روی محور عمودی به صورت یکنواخت و بر اساس تغییرات عددی ثابت نمایش داده می‌شود. به بیان ساده‌تر، افزایش قیمت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار در نمودار حسابی همان میزان رشد بصری را خواهد داشت که افزایش قیمت از ۱۱۰ دلار به ۱۲۰ دلار، در حالی که درصد تغییر این دو حرکت با یکدیگر تفاوت زیادی دارد. 

نمودار حسابی برای تحلیل تغییرات قیمتی در بازه‌های زمانی کوتاه یا دارایی‌هایی با نوسانات محدود کاربرد دارد. زمانی که تغییرات عددی قیمت برای تحلیلگر اهمیت بیشتری نسبت به تغییرات درصدی داشته باشد، استفاده از این نوع نمودار منطقی‌تر به نظر می‌رسد. معامله‌گران روزانه و کوتاه‌مدت اغلب ترجیح می‌دهند از نمودار حسابی استفاده کنند، زیرا در بازه‌های زمانی کوچک، تغییرات مطلق قیمت اهمیت بیشتری نسبت به درصد تغییرات دارد. 

همچنین در بازار‌های کم‌نوسان یا در دارایی‌هایی که رشد یا افت‌های بسیار بزرگی را تجربه نمی‌کنند، نمودار حسابی تصویر شفاف‌تری از روند قیمتی ارائه می‌دهد. این ویژگی باعث می‌شود بسیاری از پلتفرم‌های معاملاتی به طور پیش‌فرض نمودار‌های خود را به صورت حسابی نمایش دهند. 

نمودار لگاریتمی؛ تحلیل هوشمندانه تغییرات درصدی 

نمودار لگاریتمی (Logarithmic Chart) برخلاف نمودار حسابی، تغییرات قیمت را بر اساس درصد رشد یا افت قیمت نمایش می‌دهد. در این نوع نمودار، هر فاصله‌ی عمودی مساوی، نمایانگر درصد مشخصی از تغییر قیمت است. به عنوان نمونه، حرکت قیمت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار (یعنی رشد ۱۰۰ درصدی) و حرکت قیمت از ۱۰۰ دلار به ۲۰۰ دلار (باز هم رشد ۱۰۰ درصدی) هر دو با فاصله‌ای برابر در محور عمودی ترسیم می‌شوند. 

استفاده از نمودار لگاریتمی در تحلیل روند‌های بلندمدت، بازار‌های با نوسان شدید یا دارایی‌هایی که تغییرات قیمتی بسیار بزرگی داشته‌اند، توصیه می‌شود. تحلیلگرانی که بر تحرکات نسبی بازار تمرکز دارند، با بهره‌گیری از نمودار لگاریتمی می‌توانند روند واقعی‌تر و دقیق‌تری از قیمت‌ها مشاهده کنند. در بازار‌هایی مانند بیت‌کوین، سهام فناوری‌های نوظهور یا فلزات گران‌بها که رشد‌های چشمگیر در قیمت تجربه شده است، نمودار لگاریتمی تصویر منصفانه‌تر و تحلیلی‌تر ارائه می‌دهد. 

یکی دیگر از مزایای نمودار لگاریتمی، جلوگیری از اغراق در نمایش تغییرات قیمتی در دوره‌های اولیه روند‌های صعودی یا نزولی است. به عنوان مثال، در تحلیل روند رشد قیمت یک سهم از ۵ دلار به ۵۰۰ دلار طی ده سال، نمودار حسابی رشد‌های اولیه را بسیار کوچک و کم‌اهمیت نشان می‌دهد، در حالی که نمودار لگاریتمی سهم مساوی به رشد‌های اولیه و میانی می‌دهد و روند کلی واقعی‌تر به نظر می‌رسد. 

چه زمانی باید از هر نمودار استفاده کنیم؟ 

انتخاب صحیح نوع نمودار به ماهیت تحلیل و هدف معامله‌گر بستگی دارد. در تحلیل‌های کوتاه‌مدت، به ویژه زمانی که تغییرات قیمت محدود باشد و تمرکز روی نقاط ورود و خروج دقیق باشد، نمودار حسابی می‌تواند گزینه مناسبی باشد. در این حالت، نوسانات کوچک قیمتی اهمیت زیادی دارد و تحلیلگر می‌تواند تصمیمات سریع‌تری اتخاذ کند. 

در مقابل، اگر هدف تحلیل، بررسی روند‌های بلندمدت یا تحلیل دارایی‌هایی با تغییرات قیمتی شدید باشد، نمودار لگاریتمی انتخاب بهتری خواهد بود. این نوع نمودار امکان درک بهتر ساختار‌های بزرگ قیمتی و مقایسه روند‌های مختلف را فراهم می‌کند. 

در بسیاری از موارد حرفه‌ای‌تر، تحلیلگران توصیه می‌کنند تحلیل روی هر دو نوع نمودار انجام شود تا از صحت سیگنال‌های دریافت‌شده اطمینان حاصل گردد. مقایسه رفتار قیمت در نمودار حسابی و لگاریتمی می‌تواند دیدگاه جامع‌تری نسبت به روند‌های بازار ایجاد کند و ریسک تحلیل‌های اشتباه را کاهش دهد. 

تاثیر انتخاب نمودار بر الگو‌های تکنیکال 

انتخاب نوع نمودار می‌تواند به طور مستقیم بر شکل‌گیری الگو‌های تکنیکال و تفسیر آنها اثرگذار باشد. بسیاری از ابزار‌های تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند، کانال‌های قیمتی، الگو‌های نموداری و سطوح حمایت و مقاومت بر اساس شکل حرکت قیمت ترسیم می‌شوند. اگر تغییر در نوع نمودار لحاظ نشود، ممکن است نتایج تحلیل دچار خطا شود. 

برای مثال، در نمودار حسابی ممکن است یک خط روند همچنان حفظ شده باشد، اما در نمودار لگاریتمی همان خط شکسته شده باشد و سیگنال بازگشت روند صادر شود. به همین ترتیب، برخی الگو‌های نموداری مانند مثلث‌ها، کنج‌ها یا الگو‌های سر و شانه می‌توانند در دو نوع نمودار به شکل متفاوتی ظاهر شوند و سیگنال‌های متفاوتی صادر کنند. 

به همین دلیل، پیش از تصمیم‌گیری بر مبنای تحلیل تکنیکال، بهتر است تحلیلگر نوع نمودار مناسب را بر اساس هدف تحلیل، ماهیت دارایی و شرایط بازار انتخاب کند و در صورت نیاز تحلیل خود را روی هر دو نوع نمودار بازبینی نماید.

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین